وقتی امیل دو هوسه به ناصرالدین شاه میگوید افتخار بدهید تا تصویری از شما بکشم، از پاسخ شاه غافلگیر میشود. شاه میگوید: تو از من نقاشی بکش من هم از تو میکشم و یک نفر سومی هم از هر دوی ما نقاشی بکشد. همینطور هم میشود. پس از اتمام کار، نقاشیها دست بهدست میشوند. دو هوسه میبیند که شاه به خط فرانسوی خوشی نام دو هوسه را هم زیر نقاشی نوشته است. برای دو هوسهی هنرمند چنین فرصتی مغتنم بوده است. این هنرمند و نظامی فرانسوی حدود هزار روز در ایران زندگی میکند و بیشتر شهرهای ایران را میگردد. چند هزار طرح از آدمها و مناظر ایران میکشد که متاسفانه از مجموع آنها فقط حدود دویست اثر به جا میماند و از سرنوشت باقی نقاشیها اطلاعاتی در دست نیست. دو هوسه نظامی کارکشتهای است و سالها در خط مقدم جنگهای فرانسه و پروس به ارتش ناپلئون سوم خدمت میکند و در یکی از نبردها یکتنه میتواند ده ساعت جلوی هجوم آلمانیها را بگیرد و سرتیپ فرمانده خود را که زخمی شده از اسارت و مرگ نجات بدهد. همین دلاوریها او را به مقام سرهنگی میرساند اما از بخت بد در آخر خدمت مغضوب ناپلئون سوم میشود و تنزل مقام پیدا میکند. دو هوسه به غیر از نقاشی و مجسمهسازی، یک اسبشناس حرفهای است. یکی از کارهای او پژوهش دربارهی اسبهای نژاد ایرانی است که بعدها در کتاب مفصلی به اسم اسب منتشر میشود. کار دیگر او که با نقاشیهایش همراستا است پژوهش دربارهی نژاد ایرانیان است که آن هم در کتابی با نام مردم ایران منتشر میشود. تعداد زیادی از نقاشیهای بهجامانده از دو هوسه پرترهها و تصاویری است که از زنان و مردان ایران در شهرهای مختلف و از گشتوگذار میان عشایر و ترکمنان و کردها و غیره کشیده است. آنچه میبینید تعدادی از این نقاشیها است که تصویری از مردم ایران حدودا ۱۶۰ سال قبل را نشان میدهد.
سفری به ایران: مجموعهای از نقاشیهای لویی امیل دو هوسه از مناظر و مردم ایران از ۱۲۳۶ تا ۱۲۳۸ خورشیدی، با مقدمهی منوچهر فرمانفرماییان، بنیاد فرهنگ ایران: ۱۳۵۴